نغمه‌های ماندگار۲

نغمه‌های ماندگار۲

مقام شناســـــی هنـــــر تلاوت قرآن کــــــریم
نغمه‌های ماندگار۲

نغمه‌های ماندگار۲

مقام شناســـــی هنـــــر تلاوت قرآن کــــــریم

داستان من و مصطفی و ترتیل خوانی در مسجد محل - قسمت آخر

اگر قسمت دوم مطالعه نشده کلیک نمایید.

قسمت سوم ( آخر)

... این قضایا تا سال اول دانشگاه ادامه داشت. چون دانشگاه محل تحصیل من و مصطفی، با یکدیگر فاصله زیادی داشت لذا دیگه زیاد او را نمی دیدم. تا اینکه مدتی گذشت. یک شب رفتم مسجد محله سابقمان، از صحنه ای که دیدم شوکه شدم،  دیدم مصطفی هم رفته پشت میکروفن و رحل قرآن و مشغول قرائت ترتیل آن شب مسجد را است.

مصطفی پس از اتمام دوره کاردانی، برای ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ناپیوسته رشته الکترونیک، به دانشگاه ما آمد. بنابراین گاهی او را در دانشگاه می دیدم

من در ایام تحصیلم در دوره کارشناسی، هر ساله (بجز سال اول که آشنا نبودم) در مسابقات قرآن و عترت دانشگاه شرکت می کردم اما به عنوان قاری (رشته قرائت یا تحقیق) نه مرتل (در رشته ترتیل اصلا شرکت نکردم).

 نغمه های ماندگار

برنامه مسابقات هم به این شکل بود که از صبح شروع می شد و تا عصر ادامه داشت تا هر دانشجویی که کلاس داره بتونه هماهنگ کنه و توی مسابقه شرکت کنه. آن سال چند روز پس از مسابقات وقتی رفتم کانون قرآن و عترت دانشگاه تا رتبه خودم را ببینم، داشتم فهرست نفرات شرکت کننده و برتر را بررسی می کردم که اسم مصطفی به چشمم آشنا آمد.

 او هم در جزو شرکت کنندکان رشته ترتیل بود.الان اصلا یادم نیست رتبه ای داشت یا نه. ولی خیلی جا خوردم! زیرا او قبلا اصلا اهل تلاوت و مسابقات قرآن نبود.


  از عاقبت بد، من که زودتر دوره کارشناسی را شروع کرده بودم، در دانشگاه ماندم و مصطفی فارغ التحصیل شد و رفت.

چند سال بعد جستجو کردم که آیا مصطفی هنوز برای ترتیل خوانی به مسجد محمدی میره یا نه؟ که متوجه شدم اون هم دیگه نمیاد و دیگران این کار را ادامه می دهند.

آخرین مرتبه که او را دیدم در یکی از تجمعات مردم در میدان های اصلی شهر به طور اتفاقی دیدمش اون اومد جلو و به من سلام کرد من که مدتی بود از او خبر نداشتم تعجب کردم،  حس کردم بالاخره بزرگ شده و محاسنش هم دیگه مردونه درآمده .

مدت ها گذشت و خبری از دوست قدیمی نداشتم که چند ماه پیش که به محل سابقمون رفته بودم دیدم که خانه شان را خراب کرده اند. از اقوام سراغشون گرفتم، گفتند که فروختند و از آنجا رفته اند. 

نظرات 1 + ارسال نظر
shahab چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 17:23

عیدتون مبارک سلام عزیز به وبلاگ منم سر بزن و نظرتو راجع به تبادل لینک بگوhttp://twelfh-imam.blogfa.com

سلام عید شما هم مبارک
وبلاگ شما که در مورد امام زمان می باشد، موجب افتخار است.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.